چهار ماه گذشت
دخترم از وقتی اومدی هرکسی از من میپرسه بچه داری چه جوریه میگم حلوای تن تنانی. عزیزم وقتی میخندی همه ی غصه ها و مشکلا رو از دل بابا جون و مامانی میبری و به خاطر وجود پر برکتت هر روز خدا رو شکر میکنم. دخترم 4 ماهه شدی حالا بیشتر سعی میکنی حرف بزنی و تلاش میکنی از جات بلند شی. شبا مجبورمون میکنی که تو ماشین با کولر روشن بچرخونیمت تا شیرتو بخوری .
نویسنده :
مامانی
10:20